علی انصاریان بازیکن سابق مشهور کشورمون در ۱۴ تیرماه ۱۳۵۶ در شهر تهران متولد و اکنون ۴۰ ساله است. پدرش فوت کرده و اسم مادرش حاجیه خانم سادات شاه ولایتی است و یک برادر بزرگتر به اسم محمد و یک خواهر به اسم فاطمه دارد که ازدواج کرده و اسم دامادشون حامد اژدری است. علی انصاریان سابقه بازی در ۹ تیم از جمله تیم های پرسپولیس, استقلال تهران, فجر سپاسی و ... را در کارنامه خود دارد اما بازی در باشگاه پرسپولیس تهران نقطه عطفی در کارنامه فوتبالیستی او بود و با این تیم به شهرت رسید. او بعد از بازیگری یه مدتی کار خوانندگی کرد و الان به عنوان بازیگر و حتی کارگردان و تهیه کننده در سینما و تلویزیون ایران مشغول به کار است.
بعد از پژمان جمشیدی, علی انصاریان دومین فوتبالیست کشورمون است که به طور حرفه ای وارد دنیای بازیگر می شود. البته او قبلا در سریال هایی نظیر زیر آسمان شهر تجربه بازیگری داشت ولی این روزها بدجوری پاشنه های کفشش را برای موفق شدن در حرفه بازیگری ور کشیده تا از همبازی قدیمی اش, پزمان جمشیدی عقب نماند.
چرا علی انصاریان ازدواج نکرده است؟
علی انصاریان با اینکه الان ۴۰ سالشه اما ازدواج نکرده است او درباره ازدواج نکردنش گفت : تنها ملاک من برای ازدواج انسان بودنش است و برای من پول, ثروت, شهرت و ... هیچ اهمیتی ندارد و تنها انسان بودن برای من اهمیت دارد چون فردا همسر من قراره مادر فرزندان من هم باشد پس این خیلی مهم است که چطور آدمی باشد و تا به امروز به آن انتخاب نرسیده ام و برای همین ازدواج نکرده ام. فکر می کنید ازدواج باعث دوری شما از مادرتان خواهد شد؟
به هیچ وجه. شرط من برای ازدواج این است که خانه ای بگیرم که مادرم طبقه بالای ما زندگی کند و همیشه بالای سرم باشد. مادر من واقعا شرایط سختی را گذرانده است چهلم پدرم بود که مادر مادرم نیز فوت کرد و برای همین مادرم شرایط سختی را تحمل کرده است.
طناز طباطبایی تا به امروز احتمالا بخاطر مهمترین دغدغه زندگی اش ازدواج نکرده است...
ماجرای فوتبالیست شدن علی انصاریان
من خیلی اتفاقی فوتبالیست شدم ما از بین پنج هزار نفر بازیکن انتخاب شده بودیم و به تیم تهران دعوت شدیم و بعدش به تیم نوجوان پیام که آن زمان بهترین تیم نوجوانان بود رفتیم و بعدش در تیم بانک سپاه و بعد از آن هم به تیم بانک ملی رفتم و همین طور به مرور در مسیر افتادم.
یادمه اون اوایل بخاطر اینکه چندین بار مچ پایم پیچ خورده بودم دوست نداشتم دیگر بازی کنم ولی همه اتفاقات بدون دخالت من پشت سر هم اتفاق افتاد تا اینکه الان به اینجا رسیدم.
بزرگترین اشتباه زندگی علی انصاریان
علی انصاریان در برنامه ویتامین ۳ شبکه سه سیما در سال ۱۳۹۱ به همراه مادرش دعوت شده بود در بخشی از صحبت هایش گفت که رفتنش به تیم استقلال پس از سال ها بازی در تیم پرسپولیس را بزرگترین اشتباه زندگی اش می داند و گفت که بخاطر شرایطی که در تیم پرسپولیس به وجود آمد مجبور شد به تیم استقلال برود.
من وقتی از پرسپولیس جدا شدم دیگر دوست نداشتم فوتبال بازی کنم من در پرسپولیس به خاطر علاقه ای که به این تیم داشتم با عشق بازی می کردم و عاشقانه پرسپولیس را دوست داشتم. بعدش هیچ وقت موقعیت اش پیش نیومد به پرسپولیس برگردم وگرنه حاضر بودم برای پرسپولیس مجانی بازی کنم. اگر زمان به عقب باز گردد هیچ وقت از پرسپولیس جدا نمی شدم.
آرزوهای دست نیافتنی علی انصاریان
خیلی دوست داشتم در جام جهانی شرکت کنم در واقع حضور در جام جهانی آرزویم بود اما ۲۰ روز قبل از بازی ها, بخاطر پاره شده رباط صلیبی پایم نتونستم در جام جهانی شرکت کنم و من هرگز به آرزویم نرسیدم.
موفقیتم را مدیون پدر و مادرم هستم
به نظر من مادر شریف ترین و پاک ترین موجود روی زمین است و من بر این باورم که اگر خدا می خواست قدرتش را به ما نشان دهد با آفریدن مادر این کار برای ما انجام داده است و تمام خوبی های خدا در مادر خلاصه شده است. پدرم در کنار مادرم همیشه من و برادرم محمد را خیلی تشویق میکرد تا بتونیم پیشرفت کنیم او کل هفته را به غیر از جمعه کار می کرد تا ما در رفاه باشیم و روز جمعه هم از صبح تا شب در خدمت ما بود ابتدا ما را به حمام می برد و بعد از ظهر هم ما را به لاله زار می برد تا فیلم تماشا کنیم و بعد از آن هم برای تماشای فوتبال به استادیوم آزادای می رفتیم.
اخیراً عکس های مشترکی از حسین مهری و ویدا جوان منتشر شده بود که باعت شد شایعه هایی...
این را هم بگم ما خانواده ثروتمندی نبودیم و من در یک خانه ۴۰ متری بزرگ شدم و من به همراه محمد, تابستونا بلال می فروختیم بعد شانسی و آلاسکا و بعدش هم تراشکاری, قاب سازی, مکانیکی و ... کار می کردیم و در بازار هم پادویی می کردم تا پول اتوبوسی که باهاش سر تمرین می رفتم تامین کنم شاید خیلی ها باور نکنند ولی من با این شرایط بزرگ شدم.
من هر چی دارم از صدقه سر پدر و مادرم است و برای همین تمام سعی ام را کردم که فرزند خوبی برایشان باشم هر زمان پولی را بدست می آوردم ۷۰ درصدش را به خانواده ام میدادم و همیشه اولویت من خانواده ام بود و بعدش به خودم اهمیت می دهم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر